استخدام برنامه نویس
مهرداد سیف زاده | جمعه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۳، ۱۲:۲۶ ب.ظ |
۱۰ نظر
شاید شما هم جزو کسانی هستید که به تازگی دانشگاه را تمام کرده اید یا زبان برنامه نویسی را یاد گرفته اید و هم اکنون قصد دارید وارد بازارکار شوید. برای همین سری به آگهی های استخدام میزنید و برای آنها رزومه ارسال میکنید. بعد از آن از شما خواسته میشود تا در مصاحبه شرکت کنید و در آخر وارد شغل مورد علاقه خود میشوید. خب این پروسه جالب را شاید بارها شنیده باشید و خوانده باشید، ولی باز هم تجربه دیگران شاید برای شما هم مفید باشد. لذا بنده تمام تجربیاتی که در این راه داشتم را در این جا جمع آوری کرده ام. پس با ادامه مطلب همراه باشید.
ابتدا بپردازیم به روش جذب شرکت ها:شرکت ها یا کسب و کار بزرگ دارند یا تازه تاسیس و یا متوسط هستند. این وسعت شرکت ها خیلی زیاد بر روی شغل شما تاثیر گذار خواهد بود. چون شرکت های:
شرکت کوچک:
یا با دیدگاه باز وارد دنیای it شده اند و خودشان قبلا برنامه نویسان شرکتهای دیگر بوده اند و حالا بصورت مستقل کار میکنند و یا اصلا این کاره نیستند و صرفا شنیده اند که بازارکار it خوب هست و حالا با سرمایه آنچنانی وارد شده اند. گروه اول مفقیتشان بیشتر است(البته اگر مدیریت داشته باشند)و گروه دوم هم امکان کله پا شدن بسیار زیاد است. گروه اول در مصاحبه از شما سوالهای تخصصی و بسیار پر مغز میکنند ولی گروه دوم صرفا سوالهای کلیشه ای. گروه اول با دلگرمی با شما صحبت میکنند چون خودشان روزی برنامه نویس بودند ولی گروه دوم با دیدگاه تجاری به شما نگاه میکنند. گروه اول در همان جلسه چیزهایی به شما یاد می دهند ولی گروه دوم صرفا بلندن هر روز ایمیل خود را چک کنند. لذا مواظب باشید چون صنعت it بدلیل راحتی راه اندازی خیلی سریع راه اندازی میشود ولی از آن طرف هم خیلی سریع کله پا شده و شما میمانید و کار پیدا کردن در شرکتهای دیگر. همچنین کسانی که از شما مصاحبه میگیرند به احتمال زیاد بعدا با شما همکار خواهند بود پس هر چه قدر آنها قویتر باشند آینده شغلی بهتری خواهید داشت و احتمال این که چیزهای بیشتری به شما یاد دهند زیاد است(البته بسته به شرایط دارد). لازم به توضیح است شرکتهای کوچک میتواند به سال تاسیس و درصد پروژه ها و کارمندان و مصولات شناخته شود. مثلا اکثرا تاسیس آنها در دهه 90شمسی است و مثلا یک محصول cms دارند و مشتری هم شاید نداشته باشند و 5 تا کارمند هم دارند.
شرکت متوسط:
شرکتهای متوسط شاید بمیانگذاران آنها هم در شرکت مشغول باشند (و شاید هم اکنون نباشند). ولی کرامندهای بین 10 تا 15 نفر دارند و دهه 80 راه اندازی شده اند. و مشتریانی زیادی دارند. تعدادی کارمند کلیدی دارند. این شرکتها هم اکنون جایگاه مناسبی دارند و اکثرا هم رو به پیشرفت هستند. شاید شرکت در زمینه های زیادی سرمایه گذاری کرده است و هم اکنون قصد دارد با استخدام شما باز هم کسب و کارش را توسعه دهد. در زمان مصاحبه شاید از شما سوالهایی شود که کارمندانش اطلاعات کمی دارند یا در آن زمینه پروزهای کمی راه اندازی کرده اند. در هر صورت امکان دارد روزی تصمیم بگیرند که این شاخه جدید در شرکت نیز سود دهی آنچنانی ندارد و آن بخش را تعطیل کنند. لذا این گروه ها نسبت به گروه اول دارای ارزش بیشتری هستند ولی بعد از استخدام در آنها در پی کسب مهارتهای دیگر هم باشید تا اگر روزی مشکلی برای بخش شما رخ داد باز هم بتوانند از شما در قسمتهای دیگر استفاده کنند.
شرکت بزرگ:
این شرکتها در دهه 70 به قبل راه اندازی شده اند و هم اکنون دارای جایگاه بلندی هستند و میتوان گفت خیلی از زیر ساختهای کشور دست این گروه است. کارمندانی بالای 50نفر دارند و پروژه های ملی بسیار بزرگی هم دارند. جذب این شرکتها بسیار دقیق و حساب شده است. معمولا مصاحبه شاید دو یا سه مرحله ای باشد. همچنین چنان مو را از ماست میکشند که بهترین و لایق ترین فرد را وارد شرکت میکنند. ولی واقعا وارد شدن در این شرکتها سخت است. کارمندانی که با شما مصاحبه میکنند چنان سواد علمی بالایی دارند که اصلا شاید بعضی از آنها را متوجه نشوید. در هر صورت شما تلاش خود را بکنید. همچنین باید اعتماد به نفس و زرنگی بالایی داشته باشید و همچنین مرتب و منظم باشید برای مصاحبه. رفتار این گروه در حد میانه و خواهان بکارگیری شما هستند. آینده شغلی در این شرکتها نسبتا بهتر است و تا اندازه ای تضمین شده. البته روی این گروه زیاد حساب نکنید چون خیلی کم پیدا مشوندو میتوان گفت بیش از 90 درصد از آگهی های استخدام متعلق به گروه اول و دوم است و بعد در بین انها میتوان این گروه هم یافت. که در طول سال شاید 2 یا 3 آگهی هم به زور پیدا کنید.
بعد از وسعت میرسیم به چرایی جذب شما و این که رفتارهای آنها میتواند چگونه باشد در زمان مصاحبه:
1- ما استیو جابزیم!!!!!
اصولا همه ما در درون خودمان یک رویا پردازی داریم ولی خدا وکلی عده ای هستند که درصدش بالا رفته و overflow داده است. مخصوصا که این دسته از افراد با خواندن زندگی نامه بیل گیت و استیو جابز، آینده خودشان را مانند آنها میبینند. در زمان مصاحبه شاید چیزهایی بگویند که باورش راحت ولی غیر ممکن باشد. مثلا در یکی از شرکتها برای مصاحبه رفته بودم. دیدم سالنی با حدود 15 دستگاه pc که فقط پشت آنها دو نفر خانم بودند(که آن فک کنم کارمندان اداری بودند) و بعد اتاق معاونت و اتاق مدیریت. مرا راهنمایی کردند به قسمت معاونت. دیدم روی میز تعداد زیادی برگ مصاحبه هست. البته همه سفید عین قلب پاک شما. شروع به سوال کردن کرد و من هم با کمی راهنمایی بیشتر و انتقال اطلاعات بهتر به او پاسخ دادم(البته آن روز فکر میکردم چقدر اطلاعات دارم ولی بعدها فهمیدم سوادشان پایین بود)خلاصه برگه با یه عالمه نت نویسی پشت برگه a4 تمام شد و راهنمایی شدیم برای بستن قرارداد و بیان قوانین در اتاق مدیریت. مدیرش یک آدم 45 به بالا و خوش تیپ بود. دیدم میگه چند وقتی که برای آزمایشی هستی حقوق بین 300 تا 400 تومن و بیمه هم باید ببینیم چی میشه و کارتون چقدر خوبه و این حرفا حالا دامش جالب بود ما داریم یه بازی آنلاین میسازیم یه جامعه مجازی هست بالاتر از فیس بوک و توییتر. البته شاید myspace هم خریدیم. خلاصه داریم یه چهار سالی هزینه میکنیم تا در آینده پول پارو کنیم شما هم میتونید با ما همراه بشید و در آینده پولدار بشید. خلاصه همین طور تعریف که من لا به لای حرفاش به خودم گفتم آخه عقل نداشتی اومدی داری به رویاهای یک خال پرداز گوش میدی. آقا قبول شما استیو جابز ولی آخه یه پروژه باید ران کرده باشه. آخه باید یک برنامه نویسی چیزی داشته باشه. خلاصه زمان مصاحبه باید حواستون به این خیال پردازها باشه تا با طناب آنها توی چاه نرید. این شرکتها حسابی کلاه بردار هم تشریف دارن چون وقتی طرف داره به این راحتی میگه حقوق و بیمه فلان طور هست مطمئن باشید در مورد جذب نیرو هم خیال پردای داره و فک کرده الان برنامه نویس ریخته و این باید جمعش کنه.
2- ما پروژه بزرگی داریم
این مورد یکم خطرناکه ها مواظب باشید. چون این گروه از افراد رفتن بدون این که اصلا تجربه داشته باشن از یه جا یه پزوژه گرفتن مثل راه اندازی سایت و بعد شما قراره توی سه یا 4 ماه اون رو براشون ران کنید. بعدش هم شما را به خیر و ما به سلامت. پردا کردن این گروه هم کار سختی نیست. مثلا شرکتی که ساز و کارش روی برنامه نویسی net. هست که نمیاد آگهی استخدام برنامه نویس php بگیره. و در روز مصاحبه بالاخره خودشون یه جوری بیان میکنن که ما روی دات نت کار میکنیم ولی بسته به شرایط قراراه یک پروژه با php بنویسیم. خلاصه اینها امکان داره بعدا به شما نیازی نداشته باشن.
3- تمام کارمندان ما با حقوق اداره کار دارن کار میکنن.
دروغ میگن. چون من و تمام دوستانم توی شرکتها میدونیم که اگر کسی متخصص باشه و بلد هم باشه امکان نداره بره با حقوق 600تومن اداره کار خودش رو نابود کنه. حالا شاید شما تازه کار باشید بهتون بگن ما برای شروع به شما حقوق ماهی 600تومن میدیم و بعدش بسته به توانایی شما بالا میره. و اگر خودشون نگفتن شما ازشون سوال کنید. مثلا اونا گفتن حقوق شما ماهی 700تومن هست. و شما بگید که این حقوق برای همیشه ثابت هست و یا رشد خواهد داشت. البته بگم چون این مقاله برای افرادی تنظیم شده که میخوان تازه برن سر کار(چون کسانی که چجندین بار شغل عوض کردن خودشون دیگه این ها رو میدونن) لذا حقوق گذایی بهشون نگید و برید سر کار ولی باید توش رشد باشه چون در غیر اینصورت خودتون رو نابود کردید.)
4- مدت آزمایشی
این مدت بین 1 تا سه ماه هست. و همچنین یک هفته هم شاید برای شروع به قرارداد معطل بشید. مثلا میخوان ببینن شما سر ساعت کار میکنید یا نه و شما را بسنجن و بعد قرارداد ببندن ولی بالاتر از یک هفته دیگه قرارداد باید بسته بشه. در این مدت شما باید بیمه داشته باشید و کسانی که میگن مدت آزمایشی نمیدونم بیمه و حقوق پایین دارین بدونید که کلاه برداری هست.
5- رفتار آنها با کارمندان و شما
بعضی ها واقعا رفتار قابل تحسینی دارن. مثلا در قسمتهای شرکتهای کوچک گفتم شاید با شما رفتار دلگرم کننده داشته باشن این مورد در بیشتر آنها شاید مشاهده بشه. حس دوست داشتن، حس کار یاد دادن و این خودشون هم سختی کشیدن تا به اینجا رسیدن خیلی مناسبه. ولی بعضی ها چنان رفتار ظالمانه و انحصاری دارن که واقعا قابل تحمل نیست. مثلا در یکی از مصاحبه چنان مدیر it فرد مغرور بود و چنان با کارمندانش برخورد دستوری شدیدی داشت که تحمل این فرد در دراز مدت میتونست خیلی برام عذاب آور باشه. لذا شما هم همینطور رفتار رییس و مدیر بالا سرتون رو خوب بسنجید و ببینید با رفتار شما میخونه یانه. البته اگر راه چاره ای ندارید که باید قبول کنید و بعد خودتون رو با رفتار اونها تطابق بدید.
6- چک و سفته و ضامن
متغییر هست ولی یه حدی داره. معمولا به اندازه حقوق سالیانه یا به دو برابر اون سفته میخوان. و یا بسته به حساسیت شرکت شاید دو برابر اون هم باشه. ولی یهو گفن 60 میلیون سفته یا سفته همراه با چک و این جور چیزها قبول نکنید. البته هزینه سفته هم عموما باید خودشون بدن. یه نگاهی هم به قوانین اداره کار بزنید هم شاید خوب باشه.
7- حقوق و مزایا-ساعت کار- اضافه کار
معمولا کفش دیگه حقوق اداره کار هست و میره بالاتر. ولی حداقلش باید بین 700 تا 800 برای شروع باشه. در دوران آزمایشی هر چقدر خودتون رو نشون بدید باید مبلغ بیشتری به شما بدن. و این مبلغ سقف خاصی نداره. اگر شما کاری که قراره انجام بشه رو تا حدودی بلدید و چند تا پروژه هم داشتید پس مستونید تا 900 هم درخواست کنید برای شروع و حتی امکان داره شما اصلا چیزی ندونید و این مبلغ برشه به 500 تومن برای شروع. بالاخره بقول یکی از رییسهایی که باهاش مصاحبه کردم گفت بهم مبلغ دقیق بگو چقدر میخوای خودتو فدا کنی. تو داری میای نیروی من بشی ئس مبلغی رو بده که هم من راحت باشم و هم تو احساس تاسف نکنی که چرا داری کم میگیری حالا نه من اصلا جای دیگر هم مصاحبه رفتی دقیق خودتو بسنج و چیزی رو بگو که در دراز مدت بخاطر حقوق پایین خودتو سرزنش نکنی و یا مجبور بشی شرکت رو ترک کنی.
8-یاد دادن و بعد استخدام
اینم خوبه ولی اگر در اون مدت دارید کار هم انجام میدید پس مبلغی رو هم باید بدن به شما. البته دیگه به 6 ماه و یک سال دیگه نمیرسه. مواظب باشید از این حقه برای گول زدن حقوق ئایین به شما استفاده نکنن. البته مزیتش اینه که چیزهای بیشتری یاد میگیرید و بعد هم قاعدتا باید رشد حقوقی داشته باشه(البته بسته به پیشرفت و توان کاری شما).
9- تعهد شما و تعهد اونها
شما در هنگام ارسال روزمه یه چیزهایی رو متعهد شدید و باید تمام اونها رو بلد باشید تا اجرا کنید. شما باید بدونید که اونها بسته با چیزهایی که عنوان کردید دارن شما رو استخدام میکنن. لذا باید متعهد باشید و حتی اگر خیلی کم بلدید که باید بشینید و یاد بگیرید. و اگر اونها متعهد شما به مقدار حقوق و رشد اون در آینده و اگر متعد شدن برای بیمه و چیزهای دیگر لذا باید متعد باشن. شما باید فرد مورد اعتمادی باشید. بعضی شرکتها یه اسرار مهمی دارن که نباید حتی به رفتن از اون شرکت فاش بشن. لذا حواستون باشه و شرافتتو رو باید ثابت کنید. همچنین در زمان مصاحبه صادق باشید و هیچ وقت خلاف عقیده و علایق خوتون حرف نزنید.
10- کسب و کارهای مناسب با رشته شما
با توجه بر بزرگ شدن صنایع و نیاز اونهاد به نرم افزارهای شاید به جایی برشن که باید برنامه نویس داشته باشن تا نیازشون برآورده بشه. لذا این صنعت میتونه صنایع غذایی باشه یا خود توسعه نرم افزار. انتخاب با شماست. شاید براحتی یا توسط دوستان و آشنایان براحتی به عنوان یک مهندس نرم افزار برید توی یک شرکت غذایی کار کنید ولی باید بدونید اونجا رفتاری که به شما میشه مانند قسمت اداری اونجاست ولی مهندسان صنایع غذایی اونجا جایگاه بالاتر و رشد بیشتری دارن. اونها اضافه کار بیشتری دارن و میتونن بسته به تلاششون حقوق بیشتری دریافت کنن و همچنین شرکت برای اونها آزادی عمل بیشتری گذاشته ولی شما صرفا یک کارمند اداری محسوب میشید. شاید در دراز مدت برای شما عذاب آور باشه. حتی بعد از چند سال کار کردن در شرکت نه تنها چیز جدید یاد نگرفتید بلکه یک کارمند رده پایین تبدیل شدید. ولی اون طرف قضیه اگر شما در یک شرکت it کار بگیرید و مخصوصا اگر توسعه نرم افزار باشه برای شما ارزش بیشتری قایل هستن بسته به پیشرفت شما حقوق بیشتری میدن و همچنین بعد از چند سال چیزهای خیلی زیادی یاد گرفتید. پس اولویت اول شما شرکتهای نزدیک به رشتتون باشه. منم توی عنوان پست ننوشتم کار پردا کردن هر چند بیشتر این موارد میتوه برای کار پیدا کردن مفید باشه ولی نوشتم استخدام برنامه نویس چون شغل برنامه نویسی رو هدف گرفتم.
من مواردی که تجربه داشتم رو براتون نوشتم. انشاالله موفق باشد و برای این مورد مطالعه بیشتری هم انجام بدید. همچنین شاید شما هم مواردی رو بدونید که میتونید به دیگر دوستان به اشتراک بزارید.
تا چند روز دیگه پستی درباره نوشتن رزومه و آماده کردن خودتون که چطور به عنوان برنامه نویس برید توی بازار کار، خواهم نوشت.